خود بیمارانگارى
شاید براى همگى ما اتفاق افتاده باشد که با ایجاد کوچک ترین دردى در یکى از اعضاى بدنمان به این فکر کنیم که دچار یک بیمارى خطرناک شده ایم؛ نوعى بیمارى که شاید هیچ راه علاجى نداشته باشد.
«خود بیمارانگارى» اختلالى است که خیلى از افراد را در دوره اى از زندگى درگیر خود مى کند و شروع آن به این صورت است که علائم بسیار جزیی درد از قبیل تپش قلب، گرفتگى عضلات، رگ هاى دردناک، سرفه هاى گهگاهى، یک زخم کوچک و... باعث مى شوند که فرد فکر کند دچار یک اختلال شدید قلبى، سرطان و... شده است. این تفاسیر نادرست باعث مى شوند که افراد مبتلا به این اختلال مدام انواع هراس ها و اضطراب ها را تجربه کنند. هزینه کردن مقدار زیادى پول براى انواع آزمایش ها و معاینات پزشکى براى اطمینان بیمار و همچنین تصدیق پزشکان مبنى بر این که هیچ خطرى فرد را تهدید نمى کند و او کاملاً سالم است نیز او را از شر اضطراب ها و وسواس هاى فکرى راحت نمى کند.
خود بیمارانگارى اختلالى است که خیلى از افراد را در دوره اى از زندگى درگیر خود مى کند و شروع آن به این صورت است که علائم بسیار جزئى درد از قبیل تپش قلب، گرفتگى عضلات، رگ هاى دردناک، سرفه هاى گهگاهى، یک زخم کوچک و... باعث مى شوند که فرد فکر کند دچار یک اختلال شدید قلبى، سرطان و... شده است.
این اشتغال ذهنى بیمارگونه باعث مى شود که این افراد در روابطشان با خانواده دچار مشکلات فراوانى شوند، زیرا آنها مُصر هستند که خانواده به دنبال پیگیرى هاى پزشکى این افراد باشند و آنها را تنها نگذارند، براى همین خانواده این بیماران بعد از مدتى با این افراد مشکلات جدى پیدا مى کنند. سوای مشکلات خانوادگى، این افراد در محیط شغلى نیز دچار مسائل زیادى می شوند و کارکردهاى شغلى آنها کاهش مى یابد. «خود بیمارانگارى» در هر سنى ممکن است بروز کند ولى بیشتر کسانى که با آن درگیر مى شوند، بزرگسالان هستند. اگرچه ممکن است بعضى از آنها بهبود یابند ولى ادامه روند آن تا دوران میانسالى و پیرى، باعث بروز انواع اختلالات خلقى مثل افسردگى در این بیماران مى شود. البته نگرانى در مورد بیمارى در دو جنس زن و مرد متفاوت است. امروزه اکثر زنان نسبت به بیمارى سرطان سینه استرس شدیدى دارند، در حالى که بیشتر مردان ترس از ابتلا به سکته قلبى و سرطان پروستات دارند. ترس از مرگ و پیرى زودرس نیز ممکن است تمامى افراد (چه زن و چه مرد) را تهدید کند.
این بیمارى حداقل به مدت شش ماه طول مى کشد و میزان شیوع آن در کل جمعیت، یک تا پنج درصد است. طبق گزارش هاى کلینیک هاى درمانى ? تا ? درصد بیماران سرپایى مراجعه کننده به بخش هاى مراقبت هاى اولیه، مبتلا به خودبیمارانگارى هستند. البته بیمارى هاى دیگرى در نتیجه این بیمارى ممکن است فرد را تهدید کند. از قبیل وسواس ، اضطراب ، اختلال وحشت زدگى و افسردگى. انواع توهم ها و حملات توأم با وحشت زدگى این افراد را تهدید مى کنند. راه کمک به این افراد باید در قدم اول اقدامات پیشگیرى کننده براى آنها باشد. اولین قدم این است که نباید در کنار آنها راجع به بیمارى هاى جدى و تهدید کننده صحبت کرد، زیرا اگر سابقه از دست دادن یکى از والدین یا یکى از اطرافیان را داشته باشند یا در کودکى دچار یک بیمارى سخت شده باشند، صحبت در مورد این بیمارى ها بر نگرانى و اضطراب آنها مى افزاید.
یکى دیگر از اقدامات حمایت کننده در مورد درمان این افراد، روانکاوى است. دکتر منصور بهرامى روان شناس و عضو هیئت تحلیل رفتار متقابل در این رابطه مى گوید: «به وسیله روش روانکاوى، مشخص مى شود که سرچشمه این بیمارى از کجا ناشى مى شود. ممکن است این بیماران در کودکى مورد نوازش هاى مکرر والدین قرار گرفته باشند و با احساس کوچک ترین دردى توجه همه را به سوى خود جلب کرده باشند. اصولاً تمارض و جلب کردن توجه دیگران باعث مى شود که این بیماران رفته رفته خود به این باور برسند که دچار یک بیمارى وخیم شده اند. از طریق روانکاوى و پیدا کردن منبع این اختلال مى توان به این بیماران کمک کرد تا از طریق بینش منطقى به این نتیجه برسند که افکار آنها در مورد یک بیمارى بیشتر به توهم نزدیک است تا واقعیت.»
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.