Emotional Intelligence
Our IQ may help us understand and navigate the
world on one level, but we also need EQ, emotional smarts,to understand
ourselves, deal with challenges, and build strong
relationships.
Emotions are powerful. They can override thoughts and
profoundly influence behavior. Developing the skills of emotional intelligence
(EQ) allows us to harness the power of our emotions: self-esteem,
self-awareness, compassion, empathy, and adaptability—qualities that predict
success in life.
What is emotional intelligence?
Emotional
intelligence is essentially the ability to recognize, manage, and use your
emotions in positive and constructive ways. It’s also about recognizing the
emotional states of others and engaging them in ways that feel good to all and
create mutual safety, trust, and confidence.
Emotional intelligence (EQ) vs. Intellectual intelligence
(IQ)
Research shows that intellectual intelligence (IQ) has less to do
with success in life than emotional intelligence (EQ). We all know people who
are academically brilliant and yet are socially inept and unsuccessful. What
they are missing is emotional intelligence. Emotional intelligence is what helps
you communicate clearly, lead others, and build powerful relationships at work
and in your personal life. Emotional intelligence also helps you motivate
yourself, solve problems, and achieve your goals.
Emotional intelligence consists of four fundamental capabilities:
•Self-awareness – the ability to be conscious of your emotions and recognize
their impact while using gut feelings to guide your decisions.
•Self-management – the ability to control your emotions and behavior and
adapt to changing circumstances.
•Social awareness – the ability to sense,
understand, and react to the emotions of others and feel comfortable socially.
•Relationship management – the ability to inspire, influence, and connect to
others while managing conflict.
Emotional intelligence is the key to success and resilience
In
studying people with strokes, brain tumors, and other types of brain damage,
scientists have made some fascinating discoveries about intelligence. When the
parts of our brains that enable us to feel emotions are damaged, our intellects
remain intact. We can still talk, analyze, perform excellently on IQ tests, and
even predict how we should act in social situations. But under these tragic
circumstances, we are unable to make decisions in the real world—to interact
successfully and appropriately with other people, to plan for the immediate or
long-term future, to creatively solve problems, and ultimately, to
succeed.
The difference between success and failure in life is less a
product of what happens to you than how you react to unexpected, unpleasant, and
threatening experiences. Those who can go with the flow survive and
prosper.
Emotional intelligence isn’t a safety net that protects you from life’s
tragedies, frustrations, or disappointments. Emotionally-intelligent individuals
go through bad times and experience sadness, anger, and fear—just like everyone
else. But they respond differently than less healthy people to these
experiences. Emotional intelligence gives you the ability to cope and bounce
back from stress, adversity, trauma, and loss. In other words, emotional
intelligence makes you resilient.
Resilience gives you the ability
to:
•Stay focused in a frightening or challenging situation
•Experience
moments of joy in the face of sadness and loss
•Ask for and get support when
needed
•Quickly rebound from frustration and disappointment
•Remain
hopeful during challenging and difficult times
Emotional intelligence is the hidden factor in relationships and
communication
For decades, we have viewed relationship obstacles through
a flawed lens—one that fails to capture the real sources of connection and
disconnection between people. When we look at communication from a
moment-to-moment perspective, as new brain imaging technologies now enable us to
do, we can see that what really keeps people connected lies beneath the
surface.
Our emotions connect us to others
دلواپسی های دوران نامزدی ( قسمت اول)
هوا خوب بود و آنها تازه مراسم عقد
کنان را از سر گذرانده بودند و چند روز تعطیلی. یکی از دوستهایشان، دعوتشان کرده
بود با هم به یک سفر 2 روزه بروند. هوا خوب بود؛ اما او فکر می کرد زندگی زیاد قشنگ
نیست. هر چه به پدر همسرش اصرار کرده بود، اجازه نداده بود به این سفر بروند. گفته
بود خوبیت ندارد دختر عقد کرده با همسرش برود مسافرت. دو روزی با هم دعوا کرده
بودند و همه چیز را انداخته بودند گردن هم. دو روز تعطیلی را هم مانده بودند خانه
یا رفته بودند توی شهر، دوری زده بودند و برگشته بودند خانه. هوا خوب بود و زندگی
قشنگ، اما او اصلاً نمی توانست بفهمد چرا پدر همسرش اجازه نداده او با زنش برود
مسافرت!
ازدواج، اتفاقی است که برای شکل گیری آن به صورت درست و پایین آوردن ضریب ناکامی
در آن، عوامل مختلفی باید دست به دست هم بدهند. توجه به این عوامل شاید بسیار مهمتر
از تشویق افراد به امر ازدواج است. یکی از مهمترین عواملی که در شرایط پس از ازدواج
اثر می گذارد، دوران آشنایی پیش از ازدواج است. در خانواده های ایرانی، این تجربه،
به شکل دوران نامزدی اتفاق می افتد. پس از برگزاری مراسم اولیه و تصمیم نهایی طرفین
برای ازدواج، تا زمانی که شرایط واقعی و مادی طرفین برای ازدواج فراهم شود و
خانواده ها نیز آمادگی لازم را برای برگزاری مراسم ازدواج و سایر مقدمات زندگی
فرزندانشان پیدا کنند؛ معمولاً مدت زمانی صرف می شود.
این زمان، بسته به شرایط و عوامل مختلف، کوتاه یا بلند است و از چند ماه تا چند
سال به طول می انجامد. مدت زمان بیشتر از یک سال، عموماً برای خانواده ها و خود
همسران ناخوشایند است و می تواند زمینه ساز بروز ناهنجاری های بعدی باشد.
دانش خواب و رویا
پستانداران می خوابند، پرندگان می خوابند، حتی ماهی ها،
خزندگان و حشرات نیز می خوابند. خواب برای جانداران ضروری تر از غذا است و انسان در
حدود یک سوم از عمرش را در خواب می گذراند. چرا نیاز داریم که مدتی چنین طولانی را
در بی خبری سپری کنیم؟ و اگر نخوابیم چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در این جا سری می زنیم
به دنیای عجیب خواب عمیق، خواب سطحی،رویا و تمام جنبه های دیگر یک خواب شبانه خوب
(یا بد)
نکته این است که خواب فعالیتی نیست که به انتخاب و سلیقه ما باشد طبیعت
خواب را بر ما تحمیل می کند و حتی اگر پلک هم نداشتیم باز هم به خواب می رفتیم.
بیشتر ما اگر حتی یک شب هم بی خوابی بکشیم دچار تمام دشواری هایی خواهیم شد که
نزدیک بود لیندبرگ را از پای درآورند. بدون خواب خلق ما تنگ و افسرده می شود، روابط
اجتماعی مان آسیب می بیند، سلامتی مان دچار اختلال می شود و خلاصه انجام هر عملی با
دشواری همراه خواهد بود. خواب برای زنده ماندن مان مهم تر از غذاست. با این حال
خواب حداکثر یک سوم زندگی ما را به خود اختصاص می دهد. بیشتر ما هنگام مردن بیشتر
از ?? سال از زندگی مان را در سرزمین خواب و رویا به سر برده ایم
چرا لازم است
که این همه مدت را در حالت بی خبری به سر بریم؟ روشن است که بدون نفس کشیدن،
تولیدمثل کردن یا غذا خوردن، فواید خواب چندان آشکار نخواهد بود.
افسردگی چیست؟
با کمال تعجب و تاسف امروزه بیش از سیصد میلیون نفر در دنیا
مبتلا به افسردگی هستند. افسردگی نوعی ناراحتی است که به مدت خیلی طولانی یعنی از
ادوار بسیار قدیم، از زمانی که موارد بیماری ها ثبت شده است، افراد بشر را رنج داده
است.
در واقع افسردگی اولین نامی است که در دو هزار و چهارصد سال پیش پزشک مشهور
یونانی به نام بقراط که آنرا مالیخولیا می نامید به کار برده است.
ما انسان ها
به درجات مختلف، کمتر یا بیشتر استعداد ابتلا به افسردگی را داریم، همان طوری که
استعداد مضطرب شدن، غمگین شدن و عاشق شدن را نیز داریم. افسردگی چیزی نیست که
بگوییم جز طالع و یا اقبال ما بوده است. در طول تاریخ افراد مشهوری نیز به آن مبتلا
شده اند که می توان به آبراهام لینکن رئیس جمهوری اسبق آمریکا، وینستون چرچیل نخست
وزیر اسبق انگلستان، جین سی بی لیوس آهنگساز مشهور فنلاندی اشاره کرد.
هوش هیجانی :
تعریف اولیه هوش هیجانی برای اولین با در سال 1990 توسط مایر
با همکاری پیتر سالوی مطرح شد این تعریف هوش هیجانی را نوعی پردازش اطلاعات هیجانی
که شامل ارزیابی صحیح هیجانها درخود و دیگران و بیان مناسب هیجانها و تنظیم
سازگارانه هیجانها است، به نحوی که به بهبود جریان زندگی منجر شود.
پژوهشگران و
اندیشمندانی که در این حوزه به تحقیق و بررسی میپرداختند. کمکم تعاریف متعدد و
مفصلتری ارائه نمودند، یکی از آنها گلمن بود که هوش هیجانی را به پنج حوزه تقسیم
نمود که عبارتند از:
1- آگاهی ازهیجانهای خود
2- مدیریت هیجانها
3-
برانگیختن خود
4- شناسایی هیجانهای دیگران
5- تنظیم روابط خود با
دیگران
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.