توصیه های عملی
برای عادت دادن خردسالان به نظم و انضباط باید دو چیز را
کاملاً به آنها تفهیم کرد :
الف) چه رفتاری ناپسند است.
ب) چه رفتاری
پسندیده است و می توان آن را جانشین رفتار ناپسند کرد.
مثال به خواهر کوچک
نباید مشت زد ، به بالش می توان مشت زد.
تعیین مقررات برای خردسالان باید مطلق
باشد و نه نسبی؛ یعنی یک کار نکوهیده را اصلاً نباید انجام داد، نه آنکه کمی بتوان
انجام داد.
در غیر اینصورت برای برقراری نظم به درد سر می افتید ، زیرا ضابطه
مشخصی در اختیار کودک قرار نداده اید و او نمی تواند تشخیص دهد که چه اندازه از آن
کار ممنوع را میتواند انجام دهد، مثلاً به او نگویید:"می توانستی آرامتر موی خواهرت
را بکشی"! بهتر است به او بگویید :" تو اصلاً حق نداری موی خواهرت را بکشی"
بیش
از آنکه محدودیتی را برای کودک بوجود آورید، تصمیم خود را بگیرید، زیرا مقررات
انضباطی باید قاطعانه وضع شوند. اگر کودک متوجه تردید شما شود یا شما گاهی اورا از
انجام عملی منع کنید و گاهی آزاد بگذارید ، اولاً وی دچار سردر گمی می شود و ثالثاً
دائم با شما بحث می کند .
هنگام برقراری نظم برای خردسالان به این نکته توجه
داشته باشید که کودک در سن دو وسه سالگی غالباً "نه" را به راحتی در مقابل هر
تقاضایی که از او بشود به زبان می آورد ، پس هرگز به او دستور ندهید ، بلکه
تقاضایتان را به صورت پیشنهاد با او مطرح کنید ؛ مثلاً به او نگویید :" روی صندلی
راه نرو" بلکه بگویید :"صندلی برای نشستن است ، نه راه رفتن"
اگر کودک از شما
چیزی خواست و شما ناچار بودید او را از آن محروم کنیدلااقل آرزویش را محترم بشمارید
و بگذارید که با آرزویش دلخوش باشد . بهتر است در این مورد با او همدلی و همدردی
کنید؛ مثلاً وقتی طفل اسباب بازی را در مغازه ای میبند و آن را می خواهد نباید
بگویید چقدر برای تو اسباب بازی بخرم و کودک گریه کند و..
در حالی که اگر در
مقابل تقاضای کودک با مهربانی به او بگویید : تو دلت می خواهد این اسباب بازی را
داشته باشی می دانم اگر آنرا بخرم خیلی خوشحال می شوی من امروز زیاد خرج کردم یا
پولم کم است فقط میتوانم برایت یک بستنی یا آدامس بخرم .
تنهایی عامل بیماری
نغمه های سکوت را به فهرست خطرات عاطفی ای که برای سلا مت
زیان بارند اضافه کنید و پیوندهای نزدیک عاطفی را به فهرست عوامل حمایت کننده
بیفزایید! تحقیقاتی که در دو دهه اخیر انجام شده و بیش از سی و هفت هزار نفر را
شامل می شده، نشان می دهد که «انزوای اجتماعی» یعنی این احساس که کسی را ندارید تا
احساسات خصوصی خود را با او در میان بگذارید یا تماس نزدیکی داشته باشید، احتمال
ابتلا به بیماری یا مرگ را دو برابر می کند. گزارشی که اخیرا درمجله «Science» چاپ
شد، چنین نتیجه می گیرد که انزوا به خودی خود «همان قدر در میزان مرگ ومیر تاثیر
دارد که سیگار کشیدن، فشار خون بالا ، کلسترول بالا ، چاقی مفرط و انجام ندادن
تمرینات جسمانی در این امر موثرند.»
در واقع عامل سیگار کشیدن، خطر مرگ را فقط
به میزان ?/? برابر افزایش می دهد در حالی که عامل انزوای اجتماعی آن را به میزان ?
برابر افزایش می دهد و به این ترتیب، آن را خطر بزرگتری برای سلا متی می سازد.
? انزوای اجتماعی و تفاوت های دو جنس
تاثیر انزوای اجتماعی بر مردان بیشتر
از زنان است. احتمال مرگ مردان منزوی، ? تا ? برابر از مردانی که پیوندهای نزدیک
اجتماعی دارند، بیشتر است. برای زنان منزوی احتمال خطر ?/? برابر بیشتر از زنانی
است که پیوندهای اجتماعی دارند. تفاوت میان مردان و زنان از نظر تاثیر انزوا،
احتمالا به این دلیل است که ارتباط های زنان از نظر عاطفی صمیمی تر از مردان است.
برای یک زن چند رشته معدود از این پیوندهای اجتماعی می تواند اطمینان بخش تر باشد،
اما یک مرد همان تعداد اندک معاشران را ناکافی می شمارد.
چنانچه به تفاوت های
جنسیتی در زندگی عاطفی نگاهی گذرا بیندازیم، مشخص می شود که این تفاوت ها در امر
سست کردن پیوند زناشویی نقشی نهفته دارند. این یافته را مدنظر قرار دهید: «حتی پس
از گذشت سی و پنج سال یا بیشتر از برقراری یک پیوند زناشویی، باز هم در نحوه نگرش
به رویارویی های عاطفی میان زن و شوهر ، تفاوتی اساسی وجود دارد». به طور متوسط
غوطه ور شدن در نزاع های جزئی اما ناخوشایند زندگی زناشویی برای زنان کمتر از مردان
اهمیت دارد.
? تنهایی، معادل انزوا نیست
تنهایی
مقدمه
تنهایی نوعی احساس تهی بودن و خلا درونی است. شما احساس
انزوا کرده و از دنیا جدا میشوید، از کسانی که دلتان میخواست با آنها رابطه داشته
باشید، میبرید. انواع و درجات مختلفی از احساس تنهایی وجود دارد. شاید تنهایی را
به صورت یک احساس مبهم از درست نبودن امور تجربه کنید. این حالت نوع خفیفی از احساس
تهی بودن است. شاید هم تنهایی را به صورت محرومیت و درد بسیار شدید تجربه نمائید.
یک نوع از تنهایی به گم کردن یک شخص خاص ، به دلیل مرگ او را یا دوریاش مربوط
میشود. نوع دیگر تنهایی ناشی از فقدان تماس با مردم است، به دلیل اینکه ممکن است
واقعا به صورت فیزیکی به خاطر کار در شیفت شب یا اقامت در ساختمانی که مردم به ندرت
به آنجا رفت و آمد میکنند، از دیگران جدا شده باشید. شما حتی ممکن است از نظر
عاطفی احساس تنهایی کنید، در حالی که در میان مردم هستید، ولی در برقراری رابطه با
آنها دچار مشکل میباشید.
احساس تنهایی با تنها بودن صرف متفاوت است.
اینجا
ضروری است که تاکید شود احساس تنهایی مساوی با تنها بودن نیست. هر شخصی همیشه زمانی
را برای تنها بودن در نظر میگیرد. تنهایی ، احساس تنها بودن و غمگین شدن به خاطر
آن است و البته همه ما گاهی احساس تنهایی میکنیم. فقط زمانی که در دام تنهایی گیر
میافتیم، آن تبدیل به یک مشکل واقعی میشود.
چطور ممکن است در احساس
تنهاییمان نقش داشته باشیم.
تنهایی یک احساس انفعالی است. ابقا و تداوم آن
ناشی از اجازه منفعلانه ما از یک سو و انجام ندادن هیچ تغییری برای تغییر آن از سوی
دیگر است. ما امیدواریم که خودش از بین خواهد رفت و بنابراین هیچ کاری برای رفع آن
انجام نمیدهم و اجازه میدهیم که تنهایی ما را دربرگیرد. شگفت آور اینکه در بعضی
موارد حتی ما به این احساس خوشآمد میگوییم. پذیرفتن تنهایی و غرق شدن در احساسات
مرتبط با آن معمولا به احساس افسردگی و درماندگی منتهی میشود، آن نیز به نوبه خود
، احساس انفعال بیشتر و افسردگی افزونتر منجر میگردد.
تیک (TIC) به حرکات و یا اصوات ناگهانی، تکراری، متناوب، قالبی و کلیشه ای، بدون
ریتم (غیر موزون) و غیر ارادی اطلاق میشود. تیک ممکن است برای ناظر غیر قابل رویت
باشد مانند سفت کردن عضلات شکم و یا تکان دادن انگشتان پا.
تقسیم بندی تیک:
1- تیک های حرکتی ساده(SIMPLE MOTOR TICS): حرکات بی معنی، ناگهانی و کوتاه
میباشند. مانند: چشمک زدن، بالا انداختن شانه، بالا بردن بینی، حرکت دادن دستها و
پاها.
2-تیک های آوایی ساده(SIMPLE PHONIC TICS): اصوات غیر ارادی ای که از
بینی، گلو و دهان خارج میگردند. مانند: سرفه کردن، صاف کردن گلو، بالا کشیدن بینی،
خرخر کردن، آروغ زدن، تقلید اصوات حیوانات.
3- تیک های حرکتی پیچیده(COMPLEX
MOTOR TICS): حرکاتی که بیشتر هدفمند بوده و چندین عضله بطور هماهنگ در ایجاد آنها
دخالت دارند. مانند: کشیدن لباس، لمس کردن دیگران، لمس کردن اشیاء، شکلک درآوردن،
نیشگون گرفتن، بوسیدن خود و یا دیگران، آب دهان انداختن، خاراندن، شانه زدن موها،
ضربه با نوک انگشت، پریدن و لی لی رفتن، زبان درازی، لمس کردن بینی، بوییدن اشیاء و
افراد، حرکات پرتابی، پژواک کرداری (ECHOPRAXIA) (تکرار و تقلید غیر ارادی حرکات
دیگران)، کوپروپراکسیا (COPROPRAXIA) (انجام حرکات و ژستهای قبیح، زننده، و ناپسند
نزد جامعه)
4- تیک های آوایی پیچیده(COMPLEX PHONIC TICS): آواهای هدفمند تر و
طولانی تر. مانند: پژواک گویی (ECHOLALIA) (تکرار غیر ارادی کلمات و جملات دیگران)،
مکررگویی(PALILALIA) (تکرار غیر ارادی کلمات و جملات خود)،
مکررخوانی(LEXILALIA)(تکرار غیر ارادی کلماتی که خوانده میشوند)، کوپرولالیا و یا
بد دهنی (COPROLALIA)(بیان واژه ها و الفاظ رکیک، قبیح و ممنوعه)،صحبت کردن با خود،
تغییر دادن مکرر لحن گفتار، سوت زدن، خندیدن و فریاد کشیدن های ناگهانی.
انواع
تیک بر حسب مدت پایداری:
شناخت بیماری های روانی
به طور عادی و معمولی بیماری های روانی ، از مغز که
نسبت به سایر اعضاء برتر و مهمتر است ، سرچشمه می گیرد . بیماری روانی نظیر سایر
بیماری های متداول مانند بیماری های قلب ، کلیه ، دیابت و غیره است و در پیدایش آن
کسی مقصر نیست.
بیماری های روانی درمان پذیرند. با درمان مناسب و شایسته ،
بسیاری از بیماران روانی می توانند زندگی عادی داشته باشند.
ممکن است بعضی نکات
روی بیماران روانی اثر بگذارد ، پس سعی کنید همواره آگاهی بیشتری در این زمینه کسب
نمایید .
علل فراوانی برای بیماری های روانی وجود دارد. از جمله :
- ضربه ی
مغزی (Brain Concussion )
- عدم تعادل مواد شیمیایی مغزی
- علل زیستی ،
محیطی ، اجتماعی و عوامل اقلیمی
بعضی از بیماران روانی به علت اختلال و ضعف
شخصیت، اراده لازم را جهت درمان خود ندارند و احتیاج به راهنمایی و کمک فراوان
دارند. افراد مبتلا به بیماری های روانی در صورت عدم اقدام به درمان ، دائم بیمار
هستند.
امکان دارد عده ای از بیماران مدت نسبتاً طولانی احتیاج به درمان و
ادامه آن داشته باشند، همان طور که بیماری دیابت با مصرف داروهای ضد دیابت درمان می
گردد.
گروهی از بیماران ، تندخو و پرخاشگرند که بیشتر قربانی تندخویی خود می
گردند تا علل دیگر ؛ ولی با درمان های مناسب و مخصوص ، تندخویی آنها کنترل می شود و
تقریباً با افراد دیگر فرقی ندارند.
بیماری های روانی به دیگران سرایت نمی کند
؛ اما می تواند به گونه ای ، دیگران را تحت تأثیر قرار دهد.
افسرده دل افسرده
کند انجمنی را در خلوت خویش راه مده همچو منی را
اختلالات روانی می
تواند در هر سن و نژاد بروز نماید، و برخوردهای خانوادگی و سوابق بیماری روانی در
آن خانواده نیز در به وجود آمدن آن بی اثر نیست.
جهت درک و فهمیدن و آشنا شدن
با بیماری های روانی باید بدانید که مغز شما مرکز کنترل بدن شماست و از میلیون ها
سلول عصبی تشکیل شده که هر سلول عصبی با هزاران سلول دیگر در ارتباط است. در صورتی
که در کار یک سلول اختلال ایجاد گردد می تواند منجر به بیماری های روانی
شود.
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.